logo-samandehi ریشه های تاریخی نشان شیر و خورشید در ایران

ریشه های تاریخی نشان شیر و خورشید در ایران



نقشه ایران مزین به نشان شیر و خورشید



شیر و خورشید نشانی است که تا پیش از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ نماد ملی ایران بود. این نشان تلفیقی از سنن کهن میانرودان، ایران، عرب، ترک، یهودی و مغول است. شیر و خورشید در اصل نشان ستارهبینی، خورشید در صورت فلکیِ اسد (شیر) در منطقةالبروج بودهاست.

در دوران حکومت سلسلههای ترک و از حدود قرن ششم هجری، علامت شیر و خوشید از ستارهبینی وارد کارهای هنری در قلمرو اسلامی از مصر تا آسیای میانه شد. از دوران سلجوقیان روم سکههایی با نقش شیر و خورشید میتوان یافت و سپس این نشان از قرن نهم هجری/پانزده میلادی بطور ناپیوسته بر روی پرچمهای ایران نقش بستهاست.


Museum_of_Anatolian_Civilizationsخدایان خورشید و ماه نشسته بر پشت شیر؛ سنگ نگاره مربوط به هیتی نو؛

۹۵۰-۸۵۰ پیش از میلاد مسیح؛ موزه تمدن آناتولی؛ آنکارا؛ ترکیه


نشان شیر و خورشید در هر دورهای از تاریخ بصورت مختلفی تعبیر شدهاست. در ابتدا تنها نشانی ستارهبینی بودهاست نه مظهر حکومت. در دوران صفویه این نشان تعبیری شیعی/ایرانی پیدا میکند. از زمان شاهان بعد از آغامحمدخان قاجار و همزمان با تحولات فکری و اجتماعی در آن زمان، تعبیر شیعی نشان به تدریج کمرنگ میشود. در این دوران است که این نشان به اشتباه به ایران قبل از اسلام نسبت دادهمیشود. این نشان پس از انقلاب ۱۳۵۷ با نشان فعلی جمهوری اسلامی جایگزین میشود.


ریشههای نشان شیر و خورشید


حجم عظیم شواهد و متون ادبی و باستان شناسی، که احمد کسروی، مجتبی مینوی و سعید نفیسی گردآوری و بررسی کردهاند، نشان میدهد که نشان ستارهبینی خورشید در صورت فلکیِ اسد در منطقة البروج از قرن ششم هجری نقشی نمادین و رایج شد. تحقیقات مینوی، نفیسی و کسروی نشان میدهد که این نشان از ستارهبینی وارد فرهنگ عام، نشانها و نقوش هنری شدهاست و از آنجا به تدریج و در حدود قرن پانزده میلادی(نهم هجری) به نقش های روی پرچمها وارد میشود.

بگفته شاپور شهبازی در ایرانیکا این نماد «تلفیقی از سنن کهن ایران و عرب و ترک و مغول بودافسانه نجم آبادی، استاد دانشگاه هاروارد، بیان میکند که نشان شیر و خودشید موفقیت بی نظیری در میان نشانهای موجود در ایران برای نشان دادن هویت امروزی ایرانی داشتهاست. این نشان از تمام فرهنگهای مطرح در تاریخ ایران تاثیر گرفتهاست، بطوریکه نشانها و تعبیرهای زرتشتی، شیعه، ترکی، یهودی را یکجا جمع نمودهاست. تحول این نشان را میتوان به اختصار چنین تشریح کرد:


۱-ریشه در ستارهبینی


نمونه‌ای از تصویر نجومی و ستاره‌بینی خورشید در برج اسد (شیر) از کارهای ابومعشر بلخی به سال ۸۵۰ میلادی


ستاره شناسان باستان قائل به وجود ارتباطی بین موقعیت ستارگان و پدیدههای زمینی بودند. آنها دوازده برج آسمانی را میان هفت جسم گردان آسمانی از جمله خورشید تقسیم میکردند و هر یک یا دو برج را ویژهٔ یکی از جرمها و خانهٔ آن جرم آسمانی میپنداشتند. آنها برج اسد را خانهٔ خورشید میدانستند. خواجه نصیر توسی در منظومه خود در ستارهشناسی مینویسد:

اولین از بروج با هشتم

نام آن بره و دگر کژدم

هر دو مریخ را شدند بیوت

همچو برجیس را کمان با حوت

زهره را خانه ثور و هم میزان

شمس را شیر و ماه را سرطان

تیر را خانه و شه و جوزا

مر زحل راست جدی و دلوعطا


Islamic_Zodiac_and_lion_and_sun_symbolنمونهای منطقةالبروج اسلامی و یکی از برجهای ۱۲ گانه خورشید در برج اسد، موزه پرگامون برلین، آلمان


در شعرهای شاعران ایران نیز چنین باوری را میتوان یافت. قطران تبریزی دربارهٔ رفتن پادشاه آذربایجان بدیدن شاه گنجه چنین گفتهاست:


اگر به خانه شیر آمدهاست شید رواست

بدانکه خانه شیداست شیر بر گردون


۲-ریشه در سنتهای سامی


الکساندر کرَپ طی مطالعاتی که بر روی تمدنهای باستانی میان رودان، مصر و آناتولی انجام دادهاست به ارتباط نزدیک بین خورشید و شیر در باورها، اساطیر و خدایان در این تمدنها اشاره مینماید. او ردپای ارتباط شیر و خورشید را از سنتها خاور نزدیک به ستارهبینی در میان رودان و از ستارهبینی تا نشان شیر و خورشید مرسوم در ایران ردیابی میکند. از نمونههای پیوستگی نزدیک شیر و خورشید کرَپ به شَمَش خدای خورشید بابلیان اشاره میکند که بصورت شیر نمایش داده میشدهاست. یا آهی بزرگ فرعون مصر «شیر فرزند خدای خورشید» نامیده میشدهاست. در فلسطین، سامسون پهلوان کشنده شیر، خود در اصل شیری بودهاست که فرزند بَعل شَمَش خدای خورشید بودهاست.


بگفته کیندرمن در دانشنامه اسلام نشان شیر و خورشید در ایران بعد اسلام عمدتاً برگرفته از نشان ستارهبینی، خورشید در برج اسد است. واضح است که هنر اسلامی بسیاری از سنن را بدون تغییر آشکاری از تمدنهای قبل به عاریت گرفته بود. ناممکن است که شروع چنین باوری را پیدا کرد. در دوران باستان از اشکال ستارگان برداشتها و تفسیرهایی میکردند. بابلیان طالع سلاطین را درصورت فلکی شیر میدیدند. آنها شیر را بعنوان سلطان حیوانات را در برجی که انقلاب تابستانی در آن بوقوع میپیوندد قرار دادند. این بعنوان نشانه غلبه خورشید بود و از همین رو است که عیسی شیر یهودا (بعنوان غلبه کننده بر مرگ) و علی شیر خدا نام داشت.


۳-ریشه در سنتهای ایرانی


در ایران پیش از اسلام، خورشید (به صورت یک مرد) همیشه سلطنت را در ایران تداعی میکردهاست: «تصویر بلورین خورشید» سراپرده سلطنتی داریوش سوم را متمایز مینمودهاست. درفش اشکانیان با تصویر خورشید تزیین میشدهاست. بر بالای تاج سلاطین ساسانی گویی قرار داشت که نماد خورشید بود.


سكه شیر و خورشید دوران سلجوقی


مالالاس رومی به نامهای اشاره میکند که در آن شاه ایران را «خورشید شرق » و قیصر روم را «ماه غرب » نامیدهاند. شیر نیز پیوند نزدیکی با شاهنشاهی در ایران داشتهاست: ردیفهایی از شیران زینت بخش تخت و ردای شاهان هخامنشی بودهاست. تاج آنتیوخوس اول شاه پارسی تبار کوماژن (حک : ۳۴ـ ۶۹ پیش از میلاد) با تصویر شیر تزیین شده بود. در نقش برجسته مراسم اعطای مقام در نقش رستم، اردشیر اول زرهی با تصویر شیر به تن داشتهاست. شیر نقش تزیینی مشابهی برای عضدالدوله دیلمی داشتهاست. در برخی لهجهها و گویشهای شرق ایران، واژه شاه، شیر تلفظ میشود.


تاثیر سنتهای اسلامی، ترکی و مغولی


بگفته شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا سنن عربی و اسلامی و ترکی و مغولی همیشه بر پیوند نمادین شیر و پادشاهی تأکید میکردند. این سنن، جاذبه جادویی خورشید را نیز تأیید میکردند، و مغولها حرمت نهادن به خورشید، بویژه در حال طلوع ، را دوباره در ایران رواج دادند.


کاشی با نشان شیر و خورشید متعلق به دوره ایلخانی در دامغان


در بین اعراب شبه جزیره عرب به مانند سایر نقاطی از آسیا و اروپا که شیر در آن وجود نداشت، شیر به مانند جانوری شبه افسانهای که بود که شاه حیوانات بود و تعجبی نداشت که نماد قدرت پادشاهی باشد. بگفته کیندرمن در دانشنامه اسلام این جانور در فرهنگ اعراب سمبل دلیری، شجاعت و جوانمردی بود. در هنر دورهٔ اسلامی نقش شیر پرکاربردترین و مرسومترین از میان حیوانات بود بجز معنای ستارهبینی که در نشان «شیر و خورشید» وجود داشت. در سایر کاربردها تنها جنبهای تزئینی داشته و اهمیت و معنای خاصی نداشتهاست.از فرمهای رایج میتوان به بصورت گرد در فوارههای الحمرا یا سرامیکهای ایرانی قرن ۱۲ تا ۱۴ میلادی (عمدتا بعنوان وسایل ریختن مایعات یا عوددان)، بصورت تنها در حال حمله و یا حمله به جانوری دیگر (برگرفته از سنتهای ایرانی قبل از اسلام) اشاره نمود. یکی از کاربردهای شیر، استفاده بصورت نشان حکومتی مانند آنچه مملوکان مصر و یا احتمالا سلجوقیان روم (بهمراه خورشید) استفاده میکردند که برگرفته از نشانهای روی سکه که خود عمدتا برگرفته از نشانهای طالعبینی و ستارهبینی و صورفلکی بودهاست.


دوران سلسلههای ترک


در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکههایی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت شیرآمده بود. اولین سکه موجود با نقش شیر و خورشید به دوران پادشاهی کیخسرو از سلاجقه روم میرسد. ابن عبری تاریخ نگار و دانشمند در کتاب مختصر تاریخ الدول روایتی عاشقانه از این سکه ارایه میدهد که افسانه نجم آبادی این داستان را دور از واقعیت و صحت تاریخی میداند. ابن عبری مینویسد که غیاث الدین کیخسرو فرزند علاءالدین کیکاووس، از شاهان خاندان سلجوقیان روم، دل به شاهزادهای گرجی میبازد. کیخسرو چنان شیفته میشود که به درخواست دختر گرجی برای ضرب سکهای با چهرهٔ او بر آن موافقت میکند اما نزدیکان کیخسرو برای پاس داشت دین اسلام، روا نمیدانند تا چهره زنی نامسلمان بر سکهها نقش بندد. با پایفشاری کیخسرو، چارهای اندیشیده میشود تا از این بن بست بیرون آیند. پیکرهٔ شیری بر سکه نگاشته میشود و بر فراز آن، خورشید که نشان از چهرهٔ زیباروی گرجی است جای میگیرد و بدین گونه خواستهٔ دلبر بر آورده میگردد.


اولین پرچمهای شیر و خورشید دار


یکی از اولین پرچم‌های شیر و خورشید شناخته شده مربوط به ۱۴۲۳ میلادی/۸۲۶ هجری[۱]



قدیمی ترین پرچم شیر و خورشید دار شناخته شده به سال ۸۲۶ هجری قمری (حدود ۱۴۲۳ میلادی) همزمان با دورهٔ تیموریان بر میگردد. این پرچم در مینیاتوری از شاهنامه شمس الدین کاشانی (منظومهای درباره جهانگشایی مغولان) به تصویر کشیده شدهاست. این مینیاتور که حمله مغولان به حصار شهر نیشابور را نشان میدهد. سربازان (مغول؟) را نشان میدهد که پرچمی مزّین به نشان شیر و خورشید در کنار پرچمی دیگر مزین به هلال ماه حمل میکنند.

فواد کوپریلی در مورد پرچمهای دوره ایلخانان و تیموریان مینویسد که آنان در سپاه از پرچمهایی به رنگهای زرد و قرمز نیز استفاده میکردند و بر روی آنها تصاویر گوناگونی از قبیل اژدها، شیر، قره قوش (نوعی عقاب) و شیر و خورشید نقش میبستهاست. احتمال زیاد وجود دارد که تمغاهای شخصی نیز روی پرچمها به کار میرفتهاست. در نسخهای از شاهنامه استنساخ شده در قرن نهم هجری (زمان مغولها) نگارهای وجود دارد که پرچمی را با تصویر شیر و خورشید در وسط آن نشان میدهد. این پرچم احتمالاً متعلق به ایلخانیان میباشد، زیرا آنها این نقش را روی سکههای خود نیز به کار میبردند.


فواد کوپریلی همچنین میگویدتصویر شیر و خورشید در سکههای برخی از فرمانروایان این سلسله [آق قوینلوها] و بعضی سلسلههای دیگر ترک فقط نقشی نجومی است نه مظهر حکومتبا توجه به این پرچم و نمونههای مشابه آن در قرن نهم هجری قمری (پانزده میلادی)، مراجع معتبری مانند دانشنامه بریتانیکا و دانشنامه ایرانیکا زمان اولین مدارک موجود از استفاده شیر و خورشید در پرچمهای ایران را این دوران میدانند.


دوران صفوی


بگفته افسانه نجمآبادی در دوران صفوی نشان شیر و خورشید مظهر دو رکن جامعه بود: «حکومت و مذهب» مشخص است که هر چند درفشهای مختلفی در زمان شاهان صفوی بخصوص نخستین شاهان صفوی استفاده میشدهاست، تا زمان شاهعباس صفوی، نشان شیر و خورشید به نشانی رایج در درفشهای ایران بدل شدهبود. بگفتهٔ یحیی ذکا در دوره صفوی «نشان خورشید» نشانگر نظام سال و ماه خورشیدی و «نشان شیر» در آن اشاره به امام علی، «شیر خدا» برگرفته از عبارت مشهور «اسدالله الغالب» است که در بعضی از نشانها این جمله در زیر نشان شیر و خورشید به چشم میخورد و شمشیر در دست شیر نیز ذوالفقار شمشیر مشهور علی ابن ابیطالب امام اول شیعیان است.


محمد رضا بیگ فرستاده شاه صفوی از ورسای دیدن میکند؛ اوت ۱۷۱۵


تفسیر صفویان از این نشان برمبنای ترکیبی از اسطورهها بخصوص شاهنامه فردوسی، داستانهای محمد پیامبر مسلمانان و منابع اسلامی بود. شاهان صفوی برای خود دو نقش قائل بودند: «شاه و مقدس مرداین تفسیر دوگانه از نقش شاه به سبب شجره نامهای بود که شاهان صفوی برای خود قائل بودند. دو شخص نقشی کلیدی در این میان داشتند. جمشید شاه اسطورهای ایران به عنوان بنیانگزار شاهنشاهی در اسطورههای ایرانی و علی، امام اول شیعیان. در این پندار، خورشید سمبل جمشید و شیر سمبل علی امام بود.شاپور شهبازی به نقش کلیدی شاهنامه فردوسی در جهانبینی صفویان اشاره مینماید. او مینویسد که بکارگیری شیر و خورشید توسط صفویان میتواند برگرفته از شعرهایی از شاهنامه باشد که به خورشید ایرانیان در مقابل ماه تورانیان و یا سزار روم ماه غرب و شاه ایران خورشید شرق اشاره میکند. از آنجایی که درفش عثمانیها به عنوان حاکمان سرزمین روم در آن زمان و به عنوان رقیب صفویان هلال ماه بود. صفویان، با الهام از این شعر شاهنامه نشان شیر و خورشید را بعنوان نشان ملی خود برگزیدند.

به گفته نجمآبادی خورشید علاوه بر استعاره بر جمشید، دو معنای استعارهای دیگر نیز برای صفویان داشتهاست. مفهوم زمان برمبنای گاهشماری خورشیدی که متمایز از گاهشماری قمری عربی-اسلامی بود. همچنین معنای ستارهبینی و دخالت کیهان در تقدیر و تعبیری که ستارهبینی از حالت نجومی شیر در صورت فلکی خورشید (اسد) داشت. صورت فلکی شیر نیز خوش یمن ترین جایگاه خورشید بودهاست. بنابراین نشان شیر و خورشید دو جفت آسمانی و زمینی را به هم پیوند میداد، شاهنشاه و مقدس مرد (جمشید و علی)، که به توسط نشان کیهانی خورشید در برج شیر(اسد) به هم پیوند داده شده بودند.

در جستجوی یافتن تعبیر صفویان از نشان شیر و خورشید، شاپور شهبازی چنین تحلیل مینماید که صفویان شیر را سمبل علی، امام اول شیعیان، میدانستند و خورشید سمبل انوار الاهی که همان تغییر یافته مفهوم باستانی «فرّ دین» بود. باز معرفی مفهوم فر ایزدی توسط صفویان برای توجیه و مشروعیت بخشی به حکمرانی صفویان بود. آنها چنین مشروعیتی را با نسبت دادن فرّایزدی به علی و از طریق نسبت دادن خود به امام چهارم شیعیان و از طریق مادر امام چهارم شیعیان (شهربانو) به شاهان ساسانی بوجود آورده بودند.





دوران افشار و زندیه


مهر شاهنشاهی نادرشاه در سال ۱۷۴۶ منقش به شیر و خورشید بود. نشان همجنین مزین به عبارن «الملک الله» بود. دو شمشیر آب طلای متعلق به کریمخان زند دارای نشان نجومی شیر است که نشانگر نشان ستاره بین شیر در برج اسد دارد. از دیگر نمونههای مربوط به این دوران میتوان به نقش شیر و خورشید بر روی سنگ قبر یک سرباز زند اشارهنمود.


مهر شاهنشاهی نادرشاه افشار





دوران قاجار


نقاشی نشان شیر و خورشید که در دوره قاجار بر روی دیواره حمام علیقلی آقا در اصفهان ترسیم شده‌است.



قدیمیترین نشان شیر و خورشید شناختهشده، سکهای است که بمناسبت تاجگزاری آغامحمدخان بسال ۱۷۹۶ ضربشدهاست. در این سکه در زیر شکم شیر علی، امام شیعیان ذکر شدهاست (یا علی) و در بالای نشان شاه وقت خوانده شدهاست (یا محمّد). این سکه میتواند بیانگر آن باشد که هنوز در این زمان شیر به مذهب و خورشید استعارهای از شاه ایران است (ایرانیت و اسلامیت حکومت در دوران قاجار این نشان کاربردی گسترده داشتهاست و از علمهای عزاداری ماه محرم تا سندهای ازدواج یهودیان ایران (کِتوباس) از این نشان استفاده میشدهاست.


این نقش در اوایل دوره قاجار به شکلی کاملاً ناهمسان روی سکهها، نشانها و پرچمها ظاهر شد. فتحعلی شاه قاجار به تقلید از نشان لژیون دونور فرانسه، نشان شیر و خورشید ایرانی را در ۱۲۲۲-۱۲۲۵ پدید آورد تا به دیپلماتها و مقامات اروپایی اعطا کند. به این ترتیب ایران دارای پرچمی رسمی با نشان شیر و خورشید شد. بدین سان است که یک قرن بعد نویسندهای اروپایی مینویسد: «ایران امروزه به سرزمین شیر و خورشید معروف است».


این نقاشی که بسال ۱۶-۱۸۱۵ نقاشی شدهاست، زمانی قصر عباس میرزا ولی عهد فتحعلی شاه در تبریز راتزیینمینمودهاست.این تصویر صحنه پیروزی ایرانیان بر روسها در نبرد سلطانآباد در ۱۳ فوریه ۱۸۱۳ و در خلالجنگهایایران و روس ترسیم میکند.لشکر ایران در این نبرد درفشی با نشان شیر و خورشید حمل مینمایند و شیر دراینتصویر شمشیری در دست دارد.


پرچم سه گوش قاجاری مربوط به اواسط قرن نوزدهم؛ ابعاد پرچم ۳٫۶ در ۲٫۰۳ متر میباشد. در حاشیه پرچم آیههای قرانی و توسل به معصومین حک شدهاست.


تغییرات گسترده در شکل و تعبیر شیر و خورشید


گاسپار دروویل که در ۱۸۱۲-۱۸۱۳ در ارتش ایران خدمت کرده بود، گزارش میدهد که پرچمها و نشانهای ایرانیان دارای نشان زرهی کشور، یعنی یک شیر خوابیده و خورشید در حال طلوع همراه با عبارت سلطان بن سلطان فتحعلی شاه قاجار است. لویی دوبو گزارش میدهد که محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه) دو پرچم داشتهاست: «یکی با نقش شمشیر علی، که دو لبهاست» و دیگری «با نقش یک شیر خوابیده و خورشیدی که از پشت آن طلوع میکند». پرچم دوم پرچم اصلی کشور بود. دروویل تصاویر جالبی از پرچم ایران آوردهاست. در یکی از این تصاویر شیر با شمشیری در دست تصویر شدهاست. بگفته شاپور شهبازی این نخستین باری است که با شیر شمشیر در دست روبه رو میشویم؛ نمادی که از عصر محمدشاه قاجار به بعد به نشان متعارف ملی ایران تبدیل شد. گویا از اواخر دوران فتحعلی شاه به تدریج دو پرچم شیر و خورشید و ذوالفقار علی با هم تلفیق میشود و شیر که مظهر علی بودهاست شمشیر دریافت میکند.

افسانه نجم آبادی تغییرات نشان شیر خورشید از زمان فتحعلیشاه را متاثر از تغییراتی میداند که در عرصه اجتماعی سیاسی ایران از زمان فتحعلی شاه شروع میشود که بر نحوه تفسیر نشان شیر و خورشید نیز تاثیر میگذارد. افسانه نجمآبادی مینویسد که از زمان فتحعلی شاه به تدریج جنبه مذهبی حکومت و شاهان ایران کمرنگ میشود و به دنبال آن تفسیر شیعی شیر و خورشید جایش را به تفسیری ملی گرایانه میدهد. نوشتههای باز مانده از آن زمان از جمله شعری به قلم خود شاه ایران نشان میدهد که خورشید در آن زمان استعاره از شاه ایران است و اشاره به جمشید، شاه اسطورهای ایران در شاهنامه فردوسی داشت. در این نوشتارهای برجامانده از آن زمان، به شیر نیز استعارهای برگرفته از اسطورههای شاهنامه نسبت دادهاند. شیر در آن زمان اشاره به رستم داشت که شیر نشان او بود و نشانگر پهلوانان و دلاوران ایرانی داشت که آماده برای پاسداری از ایران بودند. شهبازی با نقل فرمانی از زمان محمد شاه نشان میدهد که چگونه در اثر مراودات ایرانیان با اروپاییان و آشنایی مجدد شاهان ایران با عظمت ایران باستان نشان شیر وخورشید تعبیری ملی گرایانه پیدا میکند.



نشان شیر و خورشید در کاشی‌کاری‌های مجموعه کاخ‌های گلستان






محمدشاه در سال ۱۲۵۲ فرمانی رسمی صادر کرد که شکل و کارکرد انواع نشانهای شیر و خورشید را تعیین و تعبیری ملی گرایانه از این نشان ارائه میدهد و خاستگاه آنرا با ایران پیش از اسلام و زردشتیگری پیوند میزند. برای نخستین بار از زمان محمدشاه قاجار است که در بسیاری از سکهها و نشانها تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد هر چند پیوند شیر خورشید به ایران پیش از اسلام توسط محمد شاه یک نابهنگامی زمانی و به اشتباه بودهاست در «دیوان غربی ـ شرقی» گوته شاعر آلمانی قطعهای شعر فارسی با نام «در درفش» موجود است که عیناً به خط فارسی نقل کردهاند. این قطعه را حاج میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی که نخست در ربیع الثانی ۱۲۲۴ قمری به سفارت انگلستان مامور شده و سپس در ۱۲۴۰ وزیر امور خارجه فتحعلی شاه شده بود، بر روی درفشی که با خود داشته رسم کرده بوده است و نقش این بیرق بنابر فحوای این قطعه، شیر و خورشید بوده است:


فتحِ علی شاه ترک، جمشید گیتی افروز

کشور خدای ایران، خورشید عالم افروز

چترش بصحن کیهان، افگنده ظل اعظم

گرزش به مغز کیوان، آکنده مشک سارا

ایران کنام شیران، خورشید شاه ایران

زانست «شیر و خورشید»، نقش درفش دارا


از تغییراتی که در زمان سلطنت فتحعلی شاه در درفش و علامت دولت ایران رخ داد، تغییرات در نژاد شیر بود، بدین معنی که قبل از اواسط سلطنت فتحعلی شاه، همیشه شیری که در سکهها و درفشهای ایران نقش میگردید، شیر ایرانی بود، زیرا «شیرهای ایرانی چه نر و چه ماده، بی یال بودهاند نه همچون شیرهای آفریقا که نرهایشان یالدار و ماده شان بی یالست» از این زمان با تاثیر گرفتن از اروپاییان تصویر شیر بر اساس شیرهای نر آفریقایی که دارای یال بودند ترسیم میشود.


دوران زمامداری ناصرالدین شاه


در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه (سال ۱۲۴۷ خورشیدی)، تمبری (تمبر باقری) در پاریس منتشر گردید که نگاره آن، نشان رسمی دولت وقت ایران (شیر و خورشید) بود. این نشان داخل دایره‌ای جا گرفته بود و در گوشه‌های تمبر، قیمت آن به فارسی ثبت شده بود.



نشان شیر و خورشید در تکیه معاون الملک کرمانشاه از سال ۱۲۸۰ شمسی

نشان شیر و خورشید در تکیه معاون الملک کرمانشاه از سال ۱۲۸۰ شمسی




در پنجمین متمم قانون اساسی مشروطه نخستین قانون اساسی ایران (قانون اساسی مشروطه)، پرچم ایران به شکل شیر و خورشید بر روی سه رنگ سرخ و سفید و سبز تعیین شد. این قانون شکل نشان شیر و خورشید پرچم را ایستاده همراه با شمشیری در دست و خورشیدی در پس زمینه توصیف می‌کند.فرمانی به تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۱۰ توصیفی دقیق از این نشان شیر و خورشید ارائه می‌دهد. از جمله این فرمان دم شیر به صورت S ایتالیک تعیین می‌شود. همچنین موقعیت ر اندازه شیر و پنجه او و شمشیرش را و خورشید را به‌دقت توصیف می‌کند.. نجم‌آبادی بر اساس یک پرده اوایل دوران رضا شاه تناظری دو به دو بین شیر-خورشید و رضا شاه و مادر وطن مشاهده می‌نماید. محتویات این پرده نشان می‌دهد که همان‌گونه که خورشید توسط شیر محافظت می‌شود، رضا شاه به مانند قهرمانی است که باید از مام وطن پاسداری نماید.هرچند شاهان پهلوی نشان شیر و خورشید قاجارها را می‌پذیرند، اما آن‌ها تاج کیانی (تاج قاجارها) شیر و خورشید را با تاج پهلوی عوض می‌کنند..در زمان رضا شاه پهلوی شیر با چهره واقعی‌تری ترسیم می‌شد و دیگر خورشید به صورت زنانه ترسیم نمی‌گردید و خورشید تنها دارای پرتوهایی بود. در این زمان شیر و خورشید پرچم ایران در بسیاری از موقعیتها نظیر کاربردهای نظامی، پرچم به همراه تاج پهلوی نیز بوده‌است..لاندائو زدوده شدن چهره زنانه از خورشید در سال ۱۹۳۸ و به سبب مخالفت‌های مذهبی عنوان می‌کند.


سکه طلای پنج پهلوی، متعلق به سال ۱۳۰۵ خورشیدی مصادف با ۱۹۲۶ میلادی (دوران رضا شاه پهلوی) نام رضا شاه روی سکه درج شده است. نشان شیر و خورشید نیز در طرف دیگر سکه موجود است.


شاهان پهلوی تعبیر ایرانی شیر را دوباره رواج دادند، تعبیری که در آن شیر نشان پادشاهی و همچنین نشان رستم در شاهنامه بوده‌است. تعابیر گوناگون این نشان در درازنای تاریخ، هر چند بستر نیرومندی برای شیر و خورشید به عنوان نشان ملی ایران فراهم آورده بود، اما زمینه مناسبی برای چالش این نشان نیز به وجود آورده بود..نمونه مهم این چالش‌ها زمانی بود که سفارت ایران در لندن از مجتبی مینویگزارشی در مورد شیر و خورشید خواست. در این گزارش مینوی بر ریشه ترکی این نوشتار پای فشرده بود. مینوی به دولت ایران پیشنهاد نموده بود که نشان شیر و خورشید با درفش کاویانی جایگزین نماید که این پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفت.. این نشان پیش از این در زمان جنگ جهانی اول به چالش کشیده شد. زمانی که حسن تقی‌زاده نشریه کاوه را در برلین چاپ می‌کرد. در این زمان تقی‌زاده استدلال می‌کرد که نشان شیر و خودشید نه ریشه‌ای ایران دارد و نه آنچنان‌که پنداشته می‌شود نشانی قدیمی است. او بر جایگزینی نشان شیر و خورشید باید با نشانی ایرانی‌تر مانند درفش کاویانی پافشاری می‌کرد..



نشان شیر و خورشید به همراه لوح عدل مظفر در سر در مجلس شورای ملی در اوایل دوران پهلوی



تندیسهای شیر و خورشید به همراه لوح عدل مظفر در سر در مجلس شورای ملی در دهه پنجاه خورشیدی



پس از انقلاب ۱۳۵۷


پرچم خورشیدنشان ایران (با حذف شیر) پس از انقلاب اسلامی و پیش از طراحی و رسمیت نشان جمهوری اسلامی



نشان جمهوری اسلامی

نشان شیر و خورشید تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به عنوان نشان ملی ایران باقی‌ماند. در این زمان این نشان با حکمی از مکان‌های عمومی و سازمان‌های دولتی برچیده شد و با نشان فعلی جمهوری اسلامی جایگزین شد. با وجود آنکه این نشان مفهوم بسیار قدیمی شیعی داشت و شیر منسوب به علی امام اول شیعیان بود، در فضای انقلابی سال‌های اول پس از انقلاب، نشان شیر و خورشید سمبل یک «نظام سرکوبگر، غرب‌زده شاهنشاهی» بود که باید جایگزین می‌شد.

در فضای هیجان زده روزهای نخست انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از نشان‌ها، یادبودها و بناهایی که از نگاه انقلابیون نمادی از حکومت پهلوی به شمار می‌رفتند نابود شده یا به روش‌های گوناگون از دید همگانی پنهان شدند. حذف این نشان تاریخی با نارضایتی بسیاری از مورخان و چهره‌های فرهنگی ایران پس از انقلاب روبرو شده‌است. در سال‌های اخیر گرایش‌هایی برای بازگشت این نشان در میان قانونگذاران جمهوری اسلامی نیز حس می‌شود.. در سال ۱۳۸۷ تلاشی برای بازگرداندن سردر شیر و خورشید مجلس ایران صورت پذیرفت. اما با وجودی که این کار با استقبال افکار عمومی همراه بود و قانونگذاران ایران هم نسبت به این کار ابراز تمایل کرده بودند، این شیرها پس از دو روز دوباره به زیر کشیده شد.

در سال‌های اخیر شیر و خورشید هنوز توسط بسیاری از ایرانیان خارج کشور به عنوان نماد مخالفت با جمهوری اسلامی بکار می‌رود. بسیاری از گروه‌های مخالف نظام فعلی ایران مانند گروه‌های سلطنت طلب، سازمان مجاهدین خلق، سوسیال دموکراتها و میلیون از این نشان به عنوان نشان رسمی خود استفاده می‌کنند. در لس آنجلس که دارای جمعیت بزرگی از ایرانیان است نشان شیر خورشید از روی لیوان‌ها تا روی چترها بکار می‌رود. میزان محبوبیت نشان شیر و خورشید در نزد ایرانیان خارج از کشور بسیار بیش از محبوبیت نشان در ایران قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در خود ایران است.


پذیرش بینالمللی

از سال ۱۹۲۹ شیر و خورشید سرخ بعنوان یکی از نشانهای رسمی جمعیت صلیب سرخ جهانی در کنار نشانهای هلال احمر و صلیب سرخ پذیرفته شد. از ۴ سپتامبر ۱۹۸۰ نظام جمهوری اسلامی ایران بطور رسمی اعلام نمود که از این به بعد از نشان هلال احمر استفاده میکند. هر چند حق خود را برای بازگشت به نشان شیر و خورشید محفوظ اعلام نمود. کنوانسیون ژنو همچنان شیر و خورشید را یکی از نشانهای رسمی خود میداند.


تصاویر دیگری از شیر و خورشید


نشان شیر و خورشید در موزهٔ کاخ سعدآباد


اثری به نام شیر و خورشید از حسین زنده‌رودی.


نشان شیر و خورشید در نشان ملی ایران (پرشیا) سال ۱۹۰۷ میلادی در دانشنامه روسی بروخوس و افرون


کتیبه (سند ازدواج یهودی)-نقاشی متعلق به دهه ۱۸۴۰ با نشان شیر و خورشید


نشان جمعیت شیر و خورشید سرخ


آرم روزنامه اخبار دارالخلافه ایران؛ ۵ فوریه ۱۸۵۱


کاروانی حامل پرچم شیر و خورشید ایران در اواخر روزگار فتحعلی‌شاه قاجار، ۱۸۵۵ میلادی. نقاشی از الکسیس سولتیکوف


نقاشی شیر و خورشید روی تاق هشتی ساختمان باغ ارم شیراز در میانه‌های دوره قاجار




شیروخورشید



با عضویت در کانال تلگرام فروشگاه طاهاجون از تخفیف ویژه اعضا و قرعه کشی سالانه بهره مند میشوید.


همینطور از جدیدترین کالاها و مطالب و آخرین قیمتها مطلع میشوید.کافیست روی تصویر زیر کلیک کنید و عضو شوید.